شاعر : علی اکبر بهرامیان نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل
زمـــین محله اصحاب آسمان شده بود زمان مبــشّر جـشن فـرشتگان شده بود
در آن دمـی كـه تمام فضای غار حرا پرازطنین صـدای بخوان بخوان شده بود
مـكـان ز نقطـــه پایان راه غـار حـرا مـسیر سبز رسیدن به لا مكان شده بود دلـش زنعمت خواندن دلی وسیع وبزرگبه طول عرشوبه پهنای كهكشان شده بود
نـــزول آیـــۀ اقــــرأ باسم ربّـــك نـیز به سوی دشت وسیـع دلش روان شده بـود
بـه آدم و به خلیل وحكیم حق ومسیح هرآن چه راكهخدا گفته بودآن شده بود
برای دختركی بیگناه و زنده بـه گور مجیبومنجیومحبوبومهربان شده بود
چهل بهار پیاپـــی برای او گل سرخ عروس حجلۀ مرغ ترانهخوان شده بود
بلال بود و صدا بود ودشت مأذنهها محـل رویش صـدها گـل اذان شــده بود